جستجو
فارسی
 

جشن شام دلنشین با استاد، قسمت ۹ از ۱۳

جزئیات
بیشتر بخوانید
او فکر می کند که سردسته است. و پسر دیگر هم فکر می کند که سردسته است. مهم نیست - هر دو مشابه فکر می کنند، پس نمی توانند با هم باشند. وقتی من آنجا هستم، خب مسلماً مشکلی نیست. و بعد آن بزرگتره، اگرچه سردسته است، اما آنقدر احمق نیست که بیرون برود و از مادر محافظت کند. او می ماند تا از من محافظت کند. گفتم: "چرا با آنها نمی روی؟ حتی او با مادرت می رود. چرا تو نمی روی؟" گفت: "من از شما محافظت می کنم. من اینجا می مانم." و واقعاً، او این کار را می کند. [...]

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (9/13)
1
2024-03-03
4565 نظرات
2
2024-03-04
3560 نظرات
3
2024-03-05
3523 نظرات
4
2024-03-06
3308 نظرات
5
2024-03-07
3123 نظرات
6
2024-03-08
3143 نظرات
7
2024-03-09
2956 نظرات
8
2024-03-10
2702 نظرات
9
2024-03-11
2895 نظرات
10
2024-03-12
2806 نظرات
11
2024-03-13
2519 نظرات
12
2024-03-14
2679 نظرات
13
2024-03-15
2648 نظرات