جزئیات
بیشتر بخوانید
آنها (مردم اسپانیایی) بسیار خانواده دوست هستند، آنها دوست دارند که به خانه بیایید، سیستا (چرت) بزنند. این ساعاتی مقدس براشان است. آنها به خانه میروند و با دوستان و خانواده، با هم غذا میخورند. [...] یک راننده تاکسی در اسپانیا داشتم. [...] گفتم. "شما بسیار خوب هستید. به رستوران چینی بیایید و امروز غذایی با من بخورید. من هم گرسنه هستم، بیایید برویم!" و او گفت، "نه، من غذای چینی دوست ندارم." [...] "بسیار خب، پس برویم غذای ایتالیایی بخوریم." "نه، نه. ترجیح می دهم غذای اسپانیایی بخورم." "خب، بیایید به یک رستوران اسپانیایی برویم! همه جا میتوانیم آنرا پیدا کنیم، میتوانیم چوروس یا پائلاس داشته باشیم، یا هر چه که شما دوست دارید!" "نه، من به خانه میروم و با «می موخر» (زنم) غذا میخورم."
