جستجو
فارسی
 

دوستان از ابدیت - گردهمایی ویژه با استاد اعظم چینگ های و هنرمندان گرامی، قسمت ۲۴

جزئیات
بیشتر بخوانید
بعد از اینکه تصویری از ده فرمان را بر روی دیوار آشپزخانه اش دید، فرمان پنج میگفت: "تو نباید قتل کنی." و او پنج سال داشت و او درک نمیکرد چگونه مردی میتواند مرد دیگری را بکشد. پس همین بود. در آن سن اعتقادش نسبت به خدا این بود: من هرگز مرتکب قتل نخواهم شد. (وای.) اما جنگ جهانی دوم از راه رسید. و همه برای کمک به متوقف کردن این جنگ و کمک به پیروزی آمریکا بر دیکتاتورهای شرور ثبت نام میکردند. "داس" احساس میکرد که به آنها بپیوندد. با این حال، او دست به اسلحه نبرد.
بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (24/33)